سلام
دیروز دوشنبه طبق برنامه هفتگی با دوستان و همکاران رفتیم کوه
مسیر بوژان رو انتخاب کردیم
سلام
دیشب عجب شبی بود !!؟
حدود ساعت 4:5 دقیقه بعد از ظهر توخونه داشتم استراحت می کردم که با یک صدای وحشتناک از خواب پریدم .
ادامه مطلب ...
الهی صد سال زنده باشین !!!
سر شب رفتم تا ایستگاه یک که دوربین رو بدم به یکی از بچه ها که دیدم جاتون خالی جشن تولد یکی از بچه هاست .
در ادامه یاد داشت خاطرات- که البته چند وقتی هم فاصله افتاد- گفتم بد نیست خاطره ی اولین ماری رو که گرفتم براتون ثبت کنم .
فکر می کنم سال 83 بود . بعد از حادثه ی وحشتناک و غم انگیز حادثه قطار
مراسمی بود در آرامگاه خیام – شاید بزرگداشت خیام یا چیز دیگه ای- درست یادم نیست .
سلام
بعداز ظهر روز جمعه برای دوچرخه سواری رفته بودم جاده باغرود .
که اتگو ایستگاه 5 آژیر کشان از کنارم رد شد
حس کنجکاوی آتش نشان بودنم گل کرد